دمام چیست؟
از دسته سازهای کوبه ای است ، که در دو طرف پوست دارد. و به وسیله چوب یا ساقه برگ نخل و دست نواخته میشود.
این ساز اصالتا آفریقای است. و از راه دریا وارد بنادر جنوبی ایران شده است.
امروزه این ساز ، از سازهای اصلی مناطق خوزستان ، هرمزگان است ، اما بیشتر با فرهنگ و هنر موسیقی بوشهر عجین شده است.
سه نوع دمام وجود دارد.
دمام معمولی ، دمام غمبه، دمام اشکون
پوست دمام را به وسیله ( چمبره) به ساز متصل میکنند، چمبره طوقه هایی از جنس نی خیزران یا بامبو است.
ویدئویی از اجرای دمام توسط بانو ساناز یوسفی
برای اولین بار در ایران مراسم مذهبی و سنتی دمام و سنج نوازی توسط اولین نوازنده خانم اجرا شد، اسم این مراسم (سِبالو Sebaloo) می باشد.
سِبالو Sebaloo چیست؟
سبالو مراسمی کهن در فرهنگ موسیقی بومی بوشهر است که هنگام جشن ها و همچنین مراسمات مذهبی توسط اجرا میشود.
تکنیک های اجرایی دمام
چوب یا گرز دمام که سر آن کمی خمیده است در دست راست نوازنده قرار می گیرد. پوست سمت راست با چوب و پوست سمت چپ با دست نواخته می شوند. دست های راست و چپ در ایجاد تقارن های متریک – ریتمیک مکمل هم هستند و نوعی مکالمه ریتمیک به وجود می آورند. این مکالمه در دمام معمولی، ساده تر است و به ترتیب در دمام غمبر و اشکون پیچیده تر می شود.
صدای برخورد گرز دمام به پوست سمت راست قوی، پرحجم و بم، و صدای برخورد کف و انگشت های دست چپ نوازنده به پوست سمت چپ تا حدودی نافذ و زیرتر است. دمام های غمبر از نظر تکمیل جریان ریتم، واسطه ای میان دمام های معمولی و دمام اشکون هستند.
دمام های معمولی پایه های اصلی جریان ریتم را ایجاد می کنند و دمام های غمبر این پایه ها را به ساختمان ریتمیک تبدیل می کنند و دمام اشکون به صورت بداهه به تزئین و آرایش این ساختمان ریتمیک می پردازد. بنابراین نقش دمام اشکون از سایر دمام ها مشکل تر و مهم تر است.
موارد و نوع استفاده دمام
موارد اصلی استفاده از دمام در چند دهه اخیر محدود به مراسم سوگواری ماه محرم در قالب گروه های دمام و سنج و بوق است. در سال های اخیر از این ساز در موقعیت های دیگری چون مراسم یَزله و همراهی با نی انبان و نی جفتی نیز استفاده می کنند.
گروه های دمام و سنج و بوق، متشکل از تعدادی دمام (معمولا فرد)، تعدادی سنج (معمولا فرد) و یک بوق شاخی هستند و وظیفه اعلام آغاز مراسم سوگواری محرم را بر عهده دارند. در گذشته از دمام هنگام انجام کارهای دریایی در کشتی یا ساحل، مراسم اهل هوا (نوعی مراسم موسیقی درمانی)، مراسم دُم دُم سحری (مراسم سحرگاه ماه رمضان) و چند موقعیت دیگر نیز استفاده می شده است.
جنس و مواد به کار رفته در ساختمان دمام
- بدنه: چوب یکپارچه یا ترکه ای، فلز.
- پوست: پوست بز.
- چمبره (طوقه): نی بامبو، خیزران، چوب، میله فلزی.
- چوب (گرز) دمام: ساقه برگ درخت نخل.
- طناب: الیافی مانند کنف، بند نخی.
مراسم سنج و دمام
در ایام ماه محرم و برای اعلام شروع عزاداری در جنوب ایران، معمولاً مراسم سنج و دمام برگزار میکنند (مسعودیه، ۱۴۳). این مراسم بیشتر در بوشهر رواج دارد و در شهرهای دیگر ایران مانند آبادان، اهواز و شیراز، بهواسطۀ حضور بوشهریها رونق گرفته است (امیدواری، بش ). سازهای این مراسم از ۵ یا ۷ دمام، ۶ یا ۷ سنج و یک بوق تشکیل میشود (مسعودیه، ۱۴۵). فردبودن شمار دمامها سنتی است که بیشتر نوازندگان قدیمی به آن معتقدند (درویشی، ۲/ ۱۹۳). مراسم با نواختن بوق آغاز میشود و ۲۰- ۳۰ دقیقه طول میکشد (امیدواری، بش ).
دمامها معمولاً در ۳ اندازهاند و ۳ کارکرد مختلف دارند: دمام «معمولی» ضربآهنگ ساده را مینوازد و شمار آن در گروه، ۴ عدد است. دمام «اشکون» وظیفۀ شکستن و خردکردن ضربآهنگ را دارد و معمولاً از یک اشکون در گروه دمام استفاده میشود (همانجا). نوازندۀ آن حین اجرا، در رأس دیگر دمامها قرار میگیرد (مسعودیه، ۱۴۴) و رهبری گروه را برعهده دارد (دریانورد، ۲۵۶). دو دمام دیگر که در گروه کنار دمام اشکون مقابل یکدیگر قرار میگیرند، «غمبر» نام دارند (درویشی، همانجا). به این دو، از آن سبب که در رأس گروه قرار دارند، گاهی به جای غمبر، دمام «کلّهای» نیز میگویند (مسعودیه، همانجا). معمولاً اندازۀ آنها از دیگر دمامها بزرگتر، و صدایشان هم بمتر و پرحجمتر است (درویشی، همانجا). بعضی از افراد سالخورده به جای واژۀ «غمبر»، از واژۀ «هُمبار» استفاده میکنند که در گویش محلی، به معنای ملایم است، زیرا این دمامها را ملایمتر از دمامهای اشکون مینوازند (همانجا). همچنین لازم است نوازندۀ دمامِ اشکون و غمبر به اجرای ساز تسلط داشته، و در محلۀ خود از اعتبار بالا نیز برخوردار باشد (مسعودیه، همانجا).
اجرای مراسم دمام با عبور دستههای عزاداری در شهر صورت میگیرد و با رقابت شدید محلهها، که هرکدام گروه نوازندگان مخصوص به خود را دارند، همراه است (کوکرتس، ۱۵). در حین اجرای مراسم، نوازندگان یک گروه حق عبور از محلههای دیگر را ندارند و نقض این رسم منجر به برخورد شدید میان دو گروه میشود (همانجا). در بوشهر، ۴ محلۀ کهن به نامهای «شنبدی»، «بهبهانی»، «دهدشتی» و «شیخ سعدون» وجود دارد که مراسم دمام هنوز در آنها اجرا میشود و هرکدام مراسم را در ساعت معینی برپا میدارند (امیدواری، بش ). اهالی این محلهها تعصب خاصی نسبت به این مراسم دارند و معمولاً اجازه نمیدهند فرد غریبهای در نواختن سنج و دمام شرکت کند؛ این تعصب دربارۀ دمام اشکون بیشتر است (بوستان، ۱۷۶). در مساجد کهنِ این محلهها، جایی به نام «دمامخانه» یا «قلندرخانه» برای نگهداری از دمامها وجود دارد (نک : درویشی، ۲/ ۱۹۷؛ امیدواری، بش ).
گروه دمام بیشتر در حرکت است و هر گروه مسئولی دارد که شماری چوب دمام در دست میگیرد و اگر کسی دمام را بد بنوازد، با چوب روی دستش میزند و با این کار، نوازنده را تغییر میدهد (درویشی، همانجا). اصطلاح «به گردن کسی انداختن» یا «تو کول کسی انداختن» به معنای دادن دمام به شخص دیگری برای نوازندگی است (همانجا). به این شخص که «رئیس دمام» (مسعودیه، همانجا) نام دارد، یک شال و مقداری پول میدهند، با این باور که خلعتی از جانب امام حسین (ع) است (درویشی، همانجا).
در گذشته معمولاً پس از اجرای مراسم دمام، تعزیه برپا میشد (کوکرتس، همانجا). گروه دمام را «بُر» نیز میگویند (درویشی، ۲/ ۱۹۶). در اصطلاح محلی، بُر به دایرههایی گفته میشود که سینهزنان هنگام عزاداری ایجاد میکنند (دریانورد، ۲۵۸). سینهزنها میتوانند چند بُر تشکیل دهند که اولین بُر یا بُرِ وسط کوچکترین آنها ست، و رئیس دمام افراد آن را از میان ریشسفیدان و بزرگان محل انتخاب میکند (مسعودیه، ۱۴۵).
در دورۀ پهلوی اول، بهسبب ممنوعیت برگزاری آیینهای مذهبی، نواختن دمام ممنوع شد و نوازندگان بازداشت، و دمامها جمعآوری شدند (درویشی، ۲/ ۱۹۷). این محدودیت یک بار دیگر در سالهای ۱۳۶۲ تا ۱۳۶۴ ش برای مدتی اعمال شد (همانجا).
این مراسم در برازجان، با ۳۰ نوازنده انجام میگیرد، ولی کارکرد اعلان و مقدمۀ عزاداری را ندارد، بلکه در کل مراسم سوگواری برگزار میشود. ضربآهنگی که نوازندگان مینوازند، به «حاج علی جعفر» معروف است که از حاکمان کهن شهرستان برازجان بوده است. نوازندگان دمام در برازجان از ارزش و اعتبار نوازندگان بوشهر برخوردار نیستند (امیدواری، بش ). استفاده از دمام بهصورت منفرد در مراسم ترحیم اشخاص معتبر محل نیز صورت میگیرد (مسعودیه، ۱۴۴).
مراسم دُمدُمسحری
در گذشته در سحرگاه ماه رمضان، جوانان بوشهری در گروههای دو یا سه نفره، در کوچه و خیابانهای بوشهر راه میافتادند و آوازهایی را به همراه ساز دمام برای بیدارکردن مردم و آمادهسازی سحری میخواندند (نک : ه د، سحریخوانی). این مراسم اکنون سنتی فراموششده است و اجرای آن، همراه با مزاح و شوخی صورت میگیرد (درویشی، ۲/ ۱۹۸).
لنجسازی
در هنگام بهآبانداختن کشتی یا لنج، جداشدن آن از بندرگاه، سوارشدن به کشتی یا پیادهشدن از آن، بالاکشیدن بادبانها، حمل بار از کشتی به ساحل برای هماهنگی، و نیز اعلام و خبررسانی، از دمام استفاده میشده است (همانجا). صنعت لنجسازی در بوشهر سابقۀ بسیاری دارد و یکی از مراحل ساخت آن «کلفاتزدن» است که شامل عبوردادن روغن از میان درز چوبهای شاکلۀ لنج است. در هنگام کلفاتزدن، صدایی با ضربآهنگ ویژهای ایجاد میشود که شباهت بسیاری به ضربآهنگ آیین سنج و دمام دارد؛ این خود میتواند توجیهی بر حضور دمام در موسیقی کار مردم بوشهر باشد (امیدواری، بش ).
مراسم درمانی
در گذشته، از دمام و دیگر پوستصداهای مشابه در آیینهای درمانی، چون «زار»، «نوبان»، «لیوا» و «شیخ فرج» استفاده میشده است. امروزه این مراسم در جزیرۀ خارک بهصورت محدود اجرا میشود (درویشی، همانجا؛ برای آگاهی بیشتر، نک : ه د، اهل هوا).
مراسم رزیف
از مراسم شادی به شمار میآید و در گذشته، دریانوردان بهمحض دیدن خشکی، آن را اجرا میکردند و امروزه در اعیاد مذهبی و مولودیها بیشتر در بازار ماهیفروشان برگزار میشود (امیدواری، بش ). این مراسم از ۳ بخش «ازوا»، «حربی» و «لیوا» تشکیل شده است و موسیقی آن را با دایره، سنج و ۳ عدد دمام اجرا میکنند (همانجا).
هنگام «ازوا»، شرکتکنندگان در دو ردیف چندنفره، با چوب خیزران در دست، در برابر هم میایستند؛ از گذشتههای دور، خیزران در میان مردم جنوب نماد قدرت و اقتدار بوده است. نوازندگان دمام در میان این دو ردیف قرار میگیرند. دمام وسط را «سَر» و دمامهای دو طرف را «سایر» میگویند و خواننده اشعاری میخواند. هر زمان که نوازندگان دمام به یکی از صفها نزدیک شوند، رقصندگان چوب خیزران را روی زمین میکوبند و با خمشدن به سمت جلو، اصطلاحاً به دمام سلام میدهند. در این هنگام رقصندگان صف مقابل خیزرانها را روی دوش میگذارند و اشعاری را که افراد در صف روبهرو میخوانند، پاسخ میدهند (همانجا).
بومیان قشم نقل میکنند که رقص «حربی» زمانی برپا میشده است که دریانوردان از دریای توفانی جان سالم به در میبردهاند. در این رقص، رقصندگان دایرهوار میایستند و نوازندگان دمام در وسط دایره به نواختن ضربآهنگهای مهیج میپردازند. با حرکت دمامِ «سَر» به سمت هرکدام از شرکتکنندگان، او باید به وسط دایره بیاید و به رقص خاصی بپردازد (همانجا).
رقص بخش سوم که «لیوا» نام دارد، شبیه رقصهای آفریقایی است.
شکل برگزاری رزیف در عروسیها کمی تفاوت دارد؛ رقصهای رزیف به هنگام عصر، در منزل داماد آغاز میشود و پس از فرارسیدن شب، ادامۀ آن در منزل عروس برپا میگردد و گروه دوباره شبهنگام، برای اجرای باقی مراسم که به آن «مولودی» میگویند، به منزل داماد بازمیگردند و با احترام خاصی، اطرافِ یک اتاق بهصورت دستهجمعی مینشینند؛ سپس یکی از آنها ذکرهایی در مدح اهل بیت (ع) میخواند و دیگران پاسخ میگویند (همانجا).
همچنین «چوبی بوشهری»، «شکی»، «مولودی»، «چوبی چهاردستمالی» و «رقص دلیل غراب»، همگی از قطعات شادیاند که دمام در آنها نیز نواخته میشود (همانجا؛ برای آگاهی بیشتر دربارۀ قطعات، نک : ه د، نیانبان). نواختن دمام هنگام خسوف نیز صورت میگیرد (مسعودیه، ۱۴۴).